دانشکده داروسازی شهید بهشتی ورودی 88
سلام.........................................
به سایت کیمیاگران دانشکده داروسازی شهید بهشتی(ورودی88)خوش آمدید


برای ورود روی دکمه ورود کلیک کنید.......................................
اگر عضو نیستید مراحل عضویت رادر 30 ثانیه طی کنید..........

این انجمن متعلق به بچه های دانشکده داروسازی88میباشد...................
دانشکده داروسازی شهید بهشتی ورودی 88
سلام.........................................
به سایت کیمیاگران دانشکده داروسازی شهید بهشتی(ورودی88)خوش آمدید


برای ورود روی دکمه ورود کلیک کنید.......................................
اگر عضو نیستید مراحل عضویت رادر 30 ثانیه طی کنید..........

این انجمن متعلق به بچه های دانشکده داروسازی88میباشد...................
دانشکده داروسازی شهید بهشتی ورودی 88
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

دانشکده داروسازی شهید بهشتی ورودی 88

به انجمن داروسازان خوش آمدید
 
HomeLatest imagesSearchRegisterLog in

 

 زمستان "اخوان ثالث"

Go down 
AuthorMessage
yones
Admin
yones


تعداد پستها : 29
تشکر : 0
Join date : 2010-02-04
Age : 32

زمستان "اخوان ثالث" Empty
PostSubject: زمستان "اخوان ثالث"   زمستان "اخوان ثالث" I_icon_minitimeMon Apr 12, 2010 4:27 pm

سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت
سرها در گريبان است
كسي سر بر نيارد كرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را
نگه جز پيش پا را ديد ، نتواند
كه ره تاريك و لغزان است
وگر دست محبت سوي كسي يازي
به اكراه آورد دست از بغل بيرون
كه سرما سخت سوزان است
نفس ، كز گرمگاه سينه مي آيد برون ، ابري شود تاريك
چو ديدار ايستد در پيش چشمانت
نفس كاين است ، پس ديگر چه داري چشم
ز چشم دوستان دور يا نزديك ؟
مسيحاي جوانمرد من ! اي ترساي پير پيرهن چركين
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آي
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوي ، در بگشاي
منم من ، ميهمان هر شبت ، لولي وش مغموم
منم من ، سنگ تيپاخورده ي رنجور
منم ، دشنام پس آفرينش ، نغمه ي ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بيرنگ بيرنگم
بيا بگشاي در ، بگشاي ، دلتنگم
حريفا ! ميزبانا ! ميهمان سال و ماهت پشت در چون موج مي لرزد
تگرگي نيست ، مرگي نيست
صدايي گر شنيدي ، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را كنار جام بگذارم
چه مي گويي كه بيگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فريبت مي دهد ، بر آسمان اين سرخي بعد از سحرگه نيست
حريفا ! گوش سرما برده است اين ، يادگار سيلي سرد زمستان است
و قنديل سپهر تنگ ميدان ، مرده يا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توي مرگ اندود ، پنهان است
حريفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز يكسان است
سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت
هوا دلگير ، درها بسته ، سرها در گريبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگين
درختان اسكلتهاي بلور آجين
زمين دلمرده ، سقف آسمان كوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است
75
Back to top Go down
https://drug.darkbb.com
 
زمستان "اخوان ثالث"
Back to top 
Page 1 of 1
 Similar topics
-
» داستان کوتاه "برادر"
» طنز "جک . حکایت ."

Permissions in this forum:You cannot reply to topics in this forum
دانشکده داروسازی شهید بهشتی ورودی 88 :: فرهنگی و هنری :: کارهای فرهنگی و هنری-
Jump to: